۱۰ شهریور ۱۳۹۶

«دین غیر سیاسی معنی ندارد، ادیان ماهیتاً سیاسی اند» (عمادالدین باقی)


با توجه به تفسیر عمادالدین باقی از ماهیت آیات قرآن نتیجه میگیریم که اسلام منهای سیاست هیچ مفهوم واقعی ندارد. و آقای باقی بصراحت در رابطه با مفهوم دین میگوید «ادیان ماهیتاً سیاسی اند. اصلاً دین غیر سیاسی معنی نمیدهد.»
کوروش اعتمادی
15 ژوئیه 2015

****
در کشاکش بررسی نظریات «نو اندیشان» دینی که آیا دولت و حکومت برسم امروزیش در اسلام وجود داشته است و یا رابطه حقیقی دین با حکومت که نهایتاً به تأثیری گذاری دین برسیاست منجر میگردد، به حوزهء نظری اندیشگر دیگر اسلامی، عمادالدین باقی، گریزی میزنیم که او بر خلاف آقای گنجی معتقد است دین غیر سیاسی اساساً وجود خارجی ندارد. آقای باقی با رد صریح این نظریه که اسلام دینی است غیر سیاسی مدعی است: «این تعریف چند دهه شایع بود اما نادرست بود چون اساساً به نظر ما ادیان ماهیتاً سیاسی اند. اصلاً دین غیر سیاسی معنی نمیدهد. برای اینکه تمام انبیاء در مقابل نظم ناعادلانه و نظام های سیاسی زمانه شان شوریده بودند و این امر ماهیتاً سیاسی است». (گفتگو با مجله ایران فردا در اردیبهشت 1394)
عمادالدین باقی سخت به آن دسته از روشنفکران سکولار می تازد که تلاش میورزند تا در جدال خود با حکومت دینی، «دین را از شئونات اجتماعی» جدا کرده و «دین را به حوزهء خصوصی تبعید کنند.» عمادالدین باقی در توجیه اینکه دین از سیاست جدا نیست (نه از حکومت)  ابراز میدارد: «نکته باریک و مهم در معنای سکولاریسم این است که اساساً سکولاریسم به معنای دنیوی کردن دین بوده و در چارچوب یک فهم تازه از دین بوده …»
او در ادامه این گفتار با حمله به مارکسیسم اشاره میکند: «در این نگاه مارکسیسم به عنوان باوری ضد دین نه تنها طرفدار جدایی دین از حکومت و جامعه بوده بلکه طرفدار براندازی دین از حکومت، جامعه و خانواده، باید یک ایده سکولار و نظام مارکسیستی هم نظام سکولار باشد.»
عمادالدین در پاسخ به پرسش پرسشگر روزنامهء امید فردا که میخواهد آقای باقی تعریف نهایی خود از سکولاریسم را مطرح کند چنین میگوید: «این اصطلاح را صاحبنظران به اندازه کافی تعریف کرده اند و من همان تعریف دوره پیدایی سکولاریسم یعنی زمینی کردن دین و انسانی کردنش را ترجیح میدهم.» عمادالدین باقی در توجیه تئوریک برداشت ویژه خود از سکولاریسم به ویژگیها و ماهیت اسلام روی میاورد و تأکید دارد: «اسلام اساساً آیینی زمینی است و میخواهد میان انسان و زمین با توحید ارتباط برقرار کند.»
او این آیین زمینی را اینچنین تعریف میکند :« بر اساس تحقیقی که سال ۱۳۴۵ در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی تحت عنوان تشکیلات مذهب شیعه انجام شده به نقل از منابع کلاسیک فقهی و اصولی، آیات حقوقی قرآن که منبع اولیه و اصلی قوانین و مقررات اسلامی به شمار می آید در حدود پانصد آیه است و در عبادات و معاملات (قوانین مدنی، جنایی، مالی، اموال شخصی و جزء آنها) است. در حدود هفتاد آیه از این آیات درباره اموال شخصی است. یعنی، آنچه مربوط است به خانواده از ابتداء پیدایش آن، منظور از آن تنظیم روابط زن و شوهر و سایر افراد خانواده است. هفتاد آیه دیگر آن مربوط به قوانین مدنی است که درباره معاملات و مبادلات افراد اعم از بیع ، رهن ، کفالت، شرکت و امثال آنها است و منظور از آن تنظیم روابط مالی بین افراد و حفظ حقوق صاحبان حق است. در حدود سی آیه از آیات مذکور در مقررات و قوانین جنایی یعنی جرائم صادره از افراد و کیفر آنها است که منظور از آن حفظ حیات و مال و حقوق مردم است. در حدود سیزده آیه درباره مرافعات یعنی داوری و گواهی و قسم است که منظور از آن تحقق یافتن راه برای عدالت در میان مردم میباشد. در حدود ده آیه مربوط به اصول نظام حکومت است، که منظور آن تعیین و تجدید روابط حاکم با مردم و رعایت حقوق افراد و اجتماعات است. در حدود بیست و پنج آیه از آیات مزبور درباره مقررات بین المللی و روابط اسلامی با دول غیر اسلامی و رفتار با دول غیر اسلامی و رفتار با غیر مسلمانان در دولت اسلامی است، و منظور از آن تعیین روابط دولت اسلامی با دیگر دول در جنگ و صلح و تعیین و روابط مسلمانان با غیر مسلمانان در دولت اسلامی است. در حدود ده آیه درباره مقررات اقتصادی و مالی و تعیین حق مستمندان نسبت به اموال ثروتمندان و موارد مصارف مالیات است که منظور از آن تنظیم روابط بین مستمندان و بین دولت و افراد است.»
در ادامه این گفتار آقای عمادالدین باقی درباره ماهیت واقعی اسلام که او بر آن تأکید میورزد اظهار میدارد:«در کتاب گفتمانهای دینی معاصر و جاهای دیگر آورده ام که از ۵۲ کتاب فقهی ۴۹ کتاب و یا بعبارتی ۵۰  کتاب درباره معاملات، اجتماعات و مسائل دنیایی است و یک کتاب درباره عبادات و یکی درباره روزه است و کتاب حج هم مشترک بین امور عبادی و اجتماعی است.»

 منبع:
http://isdmovement.com/2015/0615/061215/061215.Emad-Baghi-Secularism-and-Human-Rights.htm


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر