۵ آذر ۱۳۹۶

سُکولاریزاسیون (2)


سکولاریسم و دولت (2)
روشنگری امیدبخش و مقایسه جهانی
Secularism and the state:Towards calrity and global comparison

مدّتها است در جامعهء سیاسی ایران بحث پیرامون ساختار یک نظام سیاسی غیرمتمرکز ( و بزعم برخی فدرالیسم)،  با توجه به چندگانگی فرهنگی، دینی و زبانی کشورمان، به موضع هر نشست همگانی تبدیل شده است. روشن است طرح یک حکومت غیرمتمرکز دمکراتیک و تأمین برابر حقوق سیاسی، فرهنگی و اقتصادی همهء مردمان ایران در ایران فردا، راهکاری منطقی و کم هزینه ای است که بتوان یکپارچگی ملی کشور را حفظ کرد و از تک و پاره شدن ایران جلوگیری بعمل آورد. امّا ایجاد یک حکومت غیرمتمرکز بمعنای نفی یک دولت متمرکز فدرال مرکزی که در عرصه های معینی اعم از؛ فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی از قدرت مرکزی کاملی برخوردار میباشد نیست. پس از این رو میبایست ما بین یک حکومت غیرمتمرکز و دولت فدرال متمرکز قدرتمند، تفاوتهای جدی قائل شد و این دو مقوله را در هم نیامیزیم. تاریخ جوامع پیشرو، بویژه در جوامعی که ادیان توحیدی از قدرت اجتماعی وسیعی برخوردار میباشند، نشان میدهند، آنجا که جامعه فاقد یک دولت مرکزی دمکراتیک و قدرتمند است شرایط سهلتری برای رشد و نهادینه شدن افکار و رفتارهای ارتجاعی فراهم خواهد شد که خود را بر مردم و جامعه تحمیل کنند. اساساً پیشرفت سکولاریسم در همهء جوامع و بویژه در جوامع غیرغربی با ایجاد یک دولت قدرتمند متمرکز دمکراتیک ممکن است که با کنترل و هشدار به نهادهای دینی از آنها بخواهند به جایگاه اصلی خود، یعنی مراکز دین بازگردند و فرصت دهند تا جامعه خود سرنوشت خویش را رقم زند. امروز هم شاهد هستیم چگونه دولتهای لیبرال غربی در دهه ها اخیر با دادن حق آزدیهای مستقل به نهادهای دینی، بویژه به نهادهای اسلامگرا، بنیادهای دمکراسی در غرب را با مخاطرات جدّی مواجه کرده اند. از جمله این خطرها طرح مدارس مستقل بوده است که موجب شد هر روز از هر گوشه شهرهای اروپایی یک مدرسه اسلامی سربرآورد تا با ترویج فرهنگ اسلامی در بین جوانان، شرایط فروپاشی بنیادهای دمکراسی و فرهنگ دمکراسیخواهی فراهم آید. از این رو میبایست از این تجربیات تلخ آموخت و پذیرفت بدون یک دولت متمرکز دمکراتیک و سکولار، و از سویی با چشمانی باز، قادر نخواهیم بود تا از حقوق برابر بشر در برابر قانون بدفاع برخیزیم. مقالات «سُکولاریزاسیون» هم بر پایه همین تجربیات استوار است که نشان دهد بدون وجود یک دولت متمرکز دمکراتیک، تحقق سکولاریسم نا ممکن است، بویژه در جوامعی که ادیان توحیدی تاب تحمل سُکولاریزه شدنِ نهادهای آموزشی، فرهنگی و سیاسی را ندارند. از این رو یکبار دیگر تأکید میکنم در مبحث حکومت غیر متمرکز و یا فدرالیسم سیاسی موضوع دولت متمرکز و حکومت غیرمتمرکز را از یکدیگر تکفیک کرده که چالش نوینی است در مقابل جنبش سکولار دمکراسی ایران که خواهان استقرار دمکراسی نوین در ایرانِ آینده است. 
   
کوروش اعتمادی
25 نوامبر 2017

۲۰ آبان ۱۳۹۶

سُکولاریزاسیون (1)


سکولاریسم و دولت (1)
روشنگری امیدبخش و مقایسه جهانی
Secularism and the state:Towards calrity and global comparison

بندرت شاهد بوده ایم جامعهء سیاسی ایرانی درنگی کوتاه پیرامون مقولهء سکولاریزاسیون کرده باشد. آنچه که تاکنون مطرح شده؛ بحث در خصوص مفهوم سکولاریسم و روند پیدایش تاریخی جنبش سکولار دمکراسی در درازای تاریخ بوده است. در صورتیکه سکولاریزاسیون و مسئله چگونگی ایجاد یک جامعه سکولار در مقابله با بنیادگرایی دینی و سُلطه حکومتهای ایدئولوژیک، از اهمیت چندانی همچون مقوله سکولاریسم برخوردار نبوده. سکولاریزاسیون در واقع آن روند تغییرات اجتماعی و مسئولیتهای سیاسی دولت سکولار است که به نیابت از حکومت سکولار تلاش میورزد با بکار گیری ابزارهای دمکراتیک و مدرن دولتی، جامعهء را در همهء عرصه ها بویژه در حوزه های فرهنگ و آموزش و پروش سکولاریزه کند. پس نتیجه میگیریم آنچه که برای جنبش سکولار دمکراسی نیز میبایست در الویت قرار گیرد، گفتمانِ سکولاریزاسیون و چگونگی رسیدن به جامعه ای سکولار و دمکراتیک است تا بگونه ای نیز درستی درک ما از مفهوم سکولاریسم آشکارتر گردد. از این رو برای ورود به این گفتمان نوین، یعنی بحث پیرامون سکولاریزاسیون، قصد دارم شما را به حوزهِ مباحثی که خانم نیکی کدی1 در سال 1997 در نشر «نیو لفت ریوییو»2 در ارتباط با تجارب عملی چندین کشور در خصوص پیشبرد سکولاریسم انجام داده اند، وارد کنم. امید است ترجمهء مقاله ایشان در چند شماره که پیش مقدمه ای است برای ورود به گفتمان سکولاریزاسیون، محکی باشد بر درستی و یا کج فهمی ما از مفهوم سکولاریسم که بالاخره چگونه میشود به یک جامعه مُدرن، آزاد و سکولار دست یافت.   

کوروش اعتمادی
12 نوامبر 2017
koroush_etemadi@hotmail.com