اهداف جنبش
سکولار دمکراسی مهمترین گفتمان جامعه روشنفکری سکولار دمکرات ایران
در صورتیکه جنبش سکولار دمکراسی هم پیمان
با حکومتها و دولت ها به حوزهِ قدرت وارد شود، تبدیل به ابزار قدرت خواهد شد و
جامعه برای تحقق مطالبات دمکراتیک خود ابزار فشار خویش را از دست خواهد داد. جنبش
سکولار دمکراسی بواسطه ماهیت اش نمیتواند با دولت ها که پیرو برنامه سیاسی مدّون
شده ای از پیش (ایدئولوژی) برای اداره دولت و جامعه میباشند، همگام و هم پیمان در
قدرت شریک شود.
****
بحث پیرامون اهداف سیاسی جنبش سکولار دمکراسی با
اهمیت ترین موضوع سیاسی است که جامعه روشنفکری موظف است از هم اکنون آنرا بطور دقیقی
پاسخگو و مورد نقد و بررسی قرار دهد. همیشه این پرسش مطرح بوده است تا علل ضعفِ
جنبش سکولار دمکراسی، در هماوردجویی با نظام دینی حاکم بر کشورمان را پاسخ دهیم. براستی
چرا میبایست حکومتی با عمری 38 ساله و داشتن
بحرانهای عمیق سیاسی و انزوای جهانی، همچنان آسوده خاطر، برای کسب امتیازات سیاسی
به چانه زنی با جامعه بین المللی مشغول باشد، بی آنکه لحظه ای واهمه داشته باشد که
از درون و برون کشور نیروی منسجم سیاسی موجودیت اش را بخطر میاندازد؟
و از سویی خلاء یک اپوزیسیونِ سکولار دمکرات قدرتمند نیز موجب شده است تا بخشی از کنشگران جامعه سیاسی از در مداراجویی با حکومت درآیند و یا بطور تلویحی از بودن این رژیم حمایت کنند. استدلال آنها در این رابطه این است که بدون یک آلترناتیو جانشین پس از جمهوری اسلامی، ایران در ورطه تجزیه و سقوط در خواهد غلتید. از این رو بخشی از فعالین جامعه سیاسی ایرانی از هر طرح براندازی رژیم دوری جسته و راه حل در شرایط کنونی را، پرهیز از مقابله جدّی با حکومت میدانند. آنها هیچگاه چشم انداز روشنی و باوری نسبت به توانمندیها و مبارزاتِ مستقل جامعه شهروندی ایران علیه جمهوری اسلامی نداشته و به ماندگاری این رژیم سرکوبگر خو گرفته. گاه اگر جنبشِ اجتماعی اوج گیرد و موجودیت نظام را تهدید کند، آنرا مورد شماتت قرار داده و با تأکید بر ناتوانمندی گروه های اپوزیسیون برای اداره امور کشور، ماندن آیت الله ها بر سر قدرت برای حفظ «نظم» در کشور را ترجیح میدهند. از جهاتی دیگر برای اپوزیسیونِ سکولار دمکرات هنوز فرم و محتوی آلترناتیو جانشین پس از فروپاشی جمهوری اسلامی نامتعین است. آنچه که تاکنون بعنوان وظایف جنبش سکولار دمکراسی پس از گذار از جمهوری اسلامی در نظر گرفته شده؛ تدوین قانون اساسی سکولار دمکراسی مبتنی بر مفاد منشور جهانی حقوق بشر است تا بر بستر آن نظم سیاسی شکل گیرد که تضمین کننده آزادیهای سیاسی و مدنی برای همهء گروه بندیهای سیاسی و اجتماعی باشد که در جغرافیای ایرانِ امروز زندگی میکنند. اینکه نظام سیاسی ایران پس از سقوط حکومت ملایان میتواند یک جمهوری پارلمانی دمکراتیک و یا یک نظام پادشاهی پارلمانی باشد، هنوز از سوی کنشگران جامعهء سکولار دمکرات ایران توافقی بر سر آن حاصل نشده است، بلکه همهء تلاشها امروز بدان سو معطوف است که جنبشِ سکولار دمکراسی پا گیرد تا قادر باشد موجودیت جمهوری اسلامی را به چالش فراخواند.
با وجود همهء این ابهامات در خصوص محتوا و فرم حکومت سکولار دمکرات (آلترناتیو جانشین) در ایرانِ فردا، همچنان کنشگران جنبش سکولار دمکراسی از نحلهء های گوناگون همانند دیگر فعالین جنبشهای رهائبخش جهان تلاش میورزند برای استقرار یک دمکراسی نوین با محتوای سکولار دمکراسی فعالیتهای همهء جانبه ای را سامان دهند. بنای ظاهری این حکومت سکولار دمکرات چه باشد امری است ثانوی که به یک معنا رفراندومی عمومی تعیین کننده آن خواهد بود. آنچه که مهم است محتوای حکومت و قانون اساسیی است که کاملاً میبایست سکولار و دمکراتیک باشد تا تضمین کننده حقوق برابر همهء شهروندان، گروه ها و طبقات اجتماعی ایران در برابر آن باشد.
جنبش سکولار دمکراسی پیش شرط تحقق و استمرار دمکراسی در ایران است. جنبش سکولار دمکراسی بستر ساز تداوم، شکل گیری و ماندگاری تشکلها و اجتماعات عمومی مستقل و خودانگیخته مردم است که خارج از کنترل نهادهای مدیریت سیاسی جامعه ( دولت، احزاب سیاسی، پارلمان و دیگر مؤسسات سیاسی دولتی) و جامعه اقتصادی (بازار)، در قالب یک اپوزیسیون دمکراتیک مادالعمر از منافع و مطالبات سیاسی و اقتصادی عام مردم دفاع میکند. جنبش سکولار دمکراسی در عرصه مبارزات اجتماعی منعکس کننده مطالبات عامِ همهء گروه بندیهای اجتماعی است که در چارچوبهای عمومی مطرح است. امّا آنچه که جنبش سکولار دمکراسی را به عرصه مبارزه با حکومت و نیروهای هوادار آن بازمیگرداند، مطالبات معین سیاسی بر پایه نفی حکومت دینی و ایدئولوژیک میباشد. چرا که جنبش سکولار دمکراسی بواسطه ماهیت عرفیگرایی خود نمیتواند با حکومتها وتشکل های دینی و ایدئولوژیک و یا نیروهایی که در خدمت حفظ نظامهای ایدئولوژیک میباشند، هم صدا و هم پیمان شود. از این رو میبایست برای جنبش سکولار دمکراسی دو عرصه مبارزاتی را در نظر گرفت؛ آنجا که به حوزهء مبارزات عمومی جامعه باز میگردد، مبارزه خصلتی «مطالبه محوری» خواهد داشت که مبتنی است بر علایق سیاسی و اجتماعی عموم شرکت کننده در جنبش سکولار دمکراسی. امّا آنجا که به حوزهء سیاسی و حکومت باز میگردد گذر و انحلال رژیم دینی و ایدئولوژیک است. بر اساس این نگاه سه بعُدی نسبت به جامعه سیاسی، اقتصادی و شهروندی میتوان اذعان داشت؛ جنبش سکولار دمکراسی بگونه ای مستقل، در جهت تحقق مطالبات عام سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گروه ها وطبقات اجتماعی و انحلال حاکمیت دینی و ایدئولوژیک پا به صحنه پیکار اجتماعی میگذارد تا زمینه ساز تغییر ساختاری استبداد حاکم گردد. شکی نیست احزاب سیاسی، دولت، پارلمان و مطبوعات مستقل اگر چه از ملزومات اساسی دمکراسی مدرن محسوب میشوند، اما روشن است در بسیاری از موارد این بنیادها دربازستانی تمامی مطالبات جامعه ناکارآمد و حتی در بسیاری اوقات خود در مقابل جامعه قرار میگیرند. ازهمین رو جامعه شهروندی میبایست در هر شرایطی حتی در دوران اقتدار حکومتهای دمکراتیک، برای دست یافتن به مطالبات عام اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خود، ابزار فشاری را سامان دهد که در قالب جنبش سکولار دمکراسی خود نمایی کند که هیچ منافع مشترکی نه با جامعه سیاسی دارد و نه با جامعه اقتصادی. بدین خاطر یکبار دیگر یادآور میشوم؛ وجود نهادها، احزاب و تشکلهای مدنی و سیاسی از ضروریات اولیهء تحقق و استمرار جنبشِ سکولار دمکراسی میباشد که در مفهومی دیگر ابزار دگرگون ساختن نهاد حکومت و نه کسب قدرت حکومتی است، تا در فرصتهای دیگر جنبش سکولار دمکراسی قادر به چالش کشانیدن نهاد قدرت باشد. از این رو میبایست بر این نکته مهم تأکید داشت؛ جنبش سکولار دمکراسی بواسط ضدیت همیشگی اش با نهاد حکومت، هیچ میانه ای برای همسازی و سازش با حکومتها را ندارد و اپوزیسیون راستین همهء نظامهای سیاسی محسوب میشود، حتی اپوزیسیون دمکراتیک ترین حکومتها. در نتیجه بحث پیرامونِ محتوا و اهداف جنبش سکولار دمکراسی مهمترین گفتمانِ جامعهء روشنفکری سکولار دمکرات ایران است که میبایست از هم اکنون در خصوص آن به مجادله نشست. چرا که برخی همچنان میاندیشند جنبش سکولار دمکراسی بمثابه حزب سیاسیی است که بنا دارد به عرصه قدرت و حکومت وارد شود. در صورتیکه جنبش سکولار دمکراسی هم پیمان با حکومتها و دولت ها به حوزهِ قدرت وارد شود، تبدیل به ابزار قدرت خواهد شد و جامعه برای تحقق مطالبات دمکراتیک خود ابزار فشار خویش را از دست خواهد داد. جنبش سکولار دمکراسی بواسطه ماهیت اش نمیتواند با دولت ها که پیرو برنامه سیاسی مدّون شده ای از پیش (ایدئولوژی) برای اداره دولت و جامعه میباشند، همگام و هم پیمان در قدرت شریک شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر